۰۳ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۸۸۶۸۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۰ - ۰۳-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۸۸۶۸۸
انتشار: ۱۷:۴۰ - ۰۳-۰۶-۱۴۰۴
مقاله‌ "مهدی حسن" در گاردین درباره وضعیت ناگوار غزه 

 آمریکا هم‌دست اسراییل است، وانمود نکند نیست! 

 آمریکا هم‌دست اسراییل است، وانمود نکند نیست! 
نویسنده مقاله، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر برجسته بریتانیایی-پاکستانی و بنیان‌گذار و سردبیر شرکت رسانه‌ای زیتو Zeteo است
    
   عصر ایران؛ لیلا احمدی (ترجمه و تحلیل)-  مهدی حسن در گاردین نوشت:
 
   غزه، این باریکه‌ کوچک و زخم‌خورده بر کرانه‌ مدیترانه، با یکی از جان‌سوزترین فجایع انسانی قرن بیست‌ویکم دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. آتش بمباران بی‌وقفه، محاصره‌ طولانی و زنجیر گرسنگی، پیکر هزاران انسان را به خاک افکنده است. در برابر رنج روزمره مردم، واژگان از معنا تهی می‌شوند. آن‌چه بر این سرزمین می‌گذرد، فراتر از هر توصیف و تحلیلی است و آن‌چه جهان نظاره‌گر آن است، نسل‌کشی است؛ پدیده‌ای که صرفاً محصول ماشین جنگی اسرائیل نیست و گویی در تار و پود مناسبات سیاسی و راهبردی ایالات متحده تنیده شده است. 
 
  سکوت‌ و حمایت‌ بی‌دریغ واشنگتن، هم‌صدایی کنگره، بازتاب‌ حساب‌شده‌ رسانه‌ها و همدستی آشکار و پنهان مؤسسات آمریکایی، همه و همه، در استمرار فاجعه سهم دارند. تاریخ شهادت خواهد داد که غزه فقط در آتش اسرائیل نسوخته است. این سرزمین در معرض قدرت و سیاست آمریکا قربانی شده است. این نوشتار می‌کوشد پرده از درهم‌تنیدگی این واقعه بردارد و نشان دهد چگونه همدستی سیاست و رسانه در آمریکا، سکوت را به سلاحی مرگبار بدل کرده و حقیقت را به منجلابی دیگر افکنده است.
 
  می‌توانیم بالأخره دست از وانمودکردن برداریم یا هنوز باید تکرار کنیم آن‌چه در ۲۲ ماه گذشته در غزه جریان داشته، «جنگ»، «درگیری» و «بحران انسانی» است؟ حقیقت روشن است. برجسته‌ترین نهادهای حقوق بشری و صلح‌جویانه جهان، از عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر گرفته تا پزشکان بدون مرز، ماه‌ها پیش گزارش دادند آن‌چه هر روز از وضعیت غزه به گوش ما می‌رسد و در برابر دیدگان ما است، نامی جز «نسل‌کشی» ندارد.
 
  هفته گذشته، مهم‌ترین سازمان حقوق بشری اسرائیل هم اعلام کرد به «نتیجه‌ای غیرقابل انکار» رسیده. این سازمان می‌گوید اسرائیل به‌نحوی همه‌جانبه و عامدانه، کمر به نابودی جامعه‌ی فلسطینی در نوار غزه بسته است. «بتسلم» بی‌پرده گفته: «آنچه اسرائیل انجام می‌دهد، نسل‌کشی علیه فلسطینیان است» و بدین‌سان، دیگر جای بحث و تردید باقی نمانده است.
 
  بحث درباره این که آیا غزه قربانی نسل‌کشی شده یا خیر، عملاً به پایان رسیده، ولی ما چه کرده‌ایم؟ دست از تظاهر برداشته‌ایم؟ آیا می‌توانیم با حقیقت روبه‌رو شویم و بگوییم که فقط نظاره‌گر این فاجعه‌ایم؟ می‌توانیم گناه خویش را به «غفلت» فرو بکاهیم و از «همدستی» در این فاجعه سخن نگوییم؟ واقعیت تلخ‌تر از آن است که بتوان از آن گریخت. ایالات متحده نه‌فقط چشم بر محاصره، بمباران، گرسنگی و قتل‌عام ده‌ها هزار فلسطینی بسته، که آتش‌افروز و پشتیبان اسرائیل بوده تا ماشه‌ خشم‌اش را بچکاند. آمریکا در جنایت اسرائیل شریک است و شراکت در نسل‌کشی، بر پایه‌ ماده‌ی سوم کنوانسیون منع نسل‌کشی، جرمی نابخشودنی است.
 
  ژنرال بازنشسته اسرائیلی، ییتزاک بریک، در نوامبر ۲۰۲۳ به صراحت اعلام کرد: «همه موشک‌ها، مهمات، بمب‌های هدایت‌شونده، هواپیماها و تسلیحات ما از آمریکا می‌آید. اگر آن‌ها شیر تأمین مهمات را ببندند، دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم. توانی نداریم … همه می‌دانند بدون ایالات متحده، نمی‌توانیم این جنگ را پیش ببریم. همین و تمام.»
 
  این اعتراف ساده، پرده از حقیقتی سهمگین برمی‌دارد. طبق اظهارات بریک، نقش آمریکا در غزه، صرفاً در حد پشتیبانی و همراهی نیست. ایالات‌متحده، همدست آشکار و شریک فعال در نسل‌کشی است.
 
  در این میان، دونالد ترامپ گامی فراتر نهاده است. او به بنیامین نتانیاهو و دولت راست‌گرایش چراغ سبز داده تا غزه را «پاک‌سازی» و «کار را تمام» کنند. ابزار این جنایت یعنی تسلیحات، اطلاعات و بودجه را هم در اختیارشان گذاشته است. 
 
   نتانیاهو در ماه مارس تصمیم گرفت مسیرهای ورود غذا و کمک‌های انسانی به غزه را مسدود کند و آشکارا گفت این اقدام «با هماهنگی رئیس‌جمهور ترامپ و تیم او» انجام شده است. گزارش وب‌سایت «اکسیوس» در اواخر ماه جولای نیز تأیید می‌کند که «ترامپ طی شش ماه گذشته عملاً دست نتانیاهو را برای هر اقدامی در غزه باز گذاشته است.» یکی از مقامات اسرائیلی بی‌پرده اظهار کرده است: «در اکثر تماس‌ها و جلسات، ترامپ به بی‌بی می‌گوید: هر کاری لازم است در غزه انجام بده.»
 
  هم‌پیمانان جمهوری‌خواه او در کنگره از این هم پیشی گرفته‌اند. امروز دیگر سخن از مشارکت در میان نیست؛ کنگره مملو از مشوقان نسل‌کشی است: از سناتور تام کاتن -که با وقاحت گفته بود «آوار غزه را تغییر دهید»- تا لیندسی گراهام -که شعارش «همه چیز را صاف کن» است-، همه در این کار دخیل‌اند. تازه‌ترین چهره جمهوری‌خواه مجلس، رندی فاین از فلوریدا، پا را فراتر گذاشته و خواستار بمباران هسته‌ای غزه شده است.
 
  او همین چند روز پیش علناً اعلام کرد: «فلسطینیان باید آن‌قدر گرسنه بمانند تا بمیرند، مگر آن‌ که همه گروگان‌های اسرائیلی آزاد شوند.»
 
  یادآوری این نکته ضروری است که طبق ماده‌ سوم کنوانسیون منع نسل‌کشی، نه‌فقط ارتکاب نسل‌کشی، که تحریک و ترغیب به آن هم جرمی بین‌المللی است. آنچه امروز از دهان سناتورها و نمایندگان آمریکا شنیده می‌شود، نه دیگر شعار سیاسی، که مصداق آشکار جنایت است.
 
  همدستی در این فاجعه‌ منحصر به جمهوری‌خواهان نیست. نمی‌توان دموکرات‌ها را از پاسخگویی معاف کرد. همه باید در برابر وجدان تاریخ پاسخگو باشند. شانزده ماهِ نخستِ این قتل‌عام بی‌سابقه، زیر نظر رئیس‌جمهوری دموکرات رقم خورد. جو بایدن از همان آغاز، الزامات نتانیاهو و کابینه‌ برای پیشبرد جنگ را در اختیارشان گذاشت؛ بمب‌های دو هزار پوندی برای فروریختن بر اردوگاه‌های مملو از کودکانِ پناهجو، وتوی مکرر قطعنامه‌های شورای امنیت و نابودکردن گزارش‌های داخلی دولت آمریکا که از جنایات جنگ و قحطی در غزه پرده برمی‌داشت.
 
  ماجرا فقط مربوط به بایدن نیست؛ اکثریت قریب به اتفاق دموکرات‌ها در کنگره، در سال ۲۰۲۴، بارها و بارها به تداوم تسلیح اسرائیل، تأمین بودجه و سفیدشویی کشتار جمعی غیرنظامیان رأی دادند. حتی در همین روزهای پرآشوبِ تابستان ۲۰۲۵، هفت سناتور برجسته دموکرات با افتخار در کنار نتانیاهو عکس یادگاری گرفتند؛ در صدرشان چاک شومر، رهبر اقلیت سنا، که ادعای «نسل‌کشی» را «ضدیهودی» خوانده و رسالت‌اش را «حفظ حمایت جناح چپ از اسرائیل» دانسته است.
 
  نقش رسانه‌ها کمتر از سیاستمداران نیست و مسئله فقط به «رادیو رواندا»ی فاکس‌نیوز و مجریانی محدود نمی‌شود که فلسطینیان را تهدید جمعیتی می‌دانند و مرگشان را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند. رسانه‌های لیبرال هم در این همدستی شریک‌اند. آن‌ها تسهیل‌گرند؛ همیشه بر «حق اسرائیل برای دفاع از خود» تأکید می‌کنند و هیچ‌گاه از خود نمی‌پرسند آیا فلسطینی‌ها هم حقی برای دفاع از خود دارند؟ آن‌ها فقط روایت‌های رسمی تل‌آویو را بازتاب می‌دهند و خشونت علیه غزه را با واژگان تطهيرکننده می‌پوشانند. در گفتمان رسانه‌ای‌شان، فلسطینی کشته نمی‌شود؛ می‌میرد و از بین می‌رود.
 
  تحریریه‌های بزرگ، با وسواس زبانی، از واژه‌هایی چون «نسل‌کشی» و «پاک‌سازی قومی» پرهیز می‌کنند. یادداشت داخلی نیویورک‌تایمز که با افشاگری اینترسِپت برملا شده، حاکی از آن است که خبرنگاران موظف بوده‌اند در پوشش اخبار غزه از چنین اصطلاحاتی استفاده نکنند و حتی از به‌کارگیری عبارت «سرزمین اشغالی» برای کرانه‌ی باختری و غزه بپرهیزند. 
 
  پژوهش‌ها نیز این سوگیری را آشکار کرده‌اند: واژگانی چون «قتل‌عام» و «کشتار جمعی» منحصراً برایکشته‌شدگان اسرائیلی به‌کار رفته، نه قربانیان فلسطینی. نشریه نیشن گزارش داده در خلال یک سال گذشته، برنامه‌های یکشنبه‌شبِ شبکه‌های اصلی حتی یک‌بار هم با شخصی فلسطینی یا فلسطینی‌ـ‌آمریکایی درباره غزه گفت‌وگو نکرده‌اند.
 
  فراتر از رسانه‌ها، مؤسسات نخبگانی آمریکا نیز در این فاجعه نقش دارند: دانشگاه‌های آیوی‌لیگ، دانشجویان معترض به نسل‌کشی را سرکوب کردند، شرکت‌های حقوقی معتبر فعالان ضدنسل‌کشی را از پذیرش محروم کردند و غول‌های فناوری به‌گفته گزارشگر ویژه سازمان ملل از این نسل‌کشی سود می‌برند.
 
  خیلی از آمریکایی‌ها نمی‌خواهند باور کنند کشورشان در ارتکاب یکی از سهمگین‌ترین جنایات قرن بیست‌ویکم دست داشته است ولی باید دست از وانمودکردن برداریم. مشارکت و همدستی ما روشن است و همان‌طور که همکارم اسپنسر آکرمن در زتو نوشته: «این نسل‌کشی، آمریکایی هم هست.»
 
  ایالات متحده، بارها و بارها اسرائیل را به بمب‌ها و گلوله‌هایی مجهز کرد که خانه‌ها و بیمارستان‌ها را ویران کردند، هزاران کودک را به خاک افکندند و گرسنگی را بر تن نحیفشان تحمیل کردند. این‌ها واقعیت‌هایی انکارناپذیرند.
 
   ازاین‌رو، خطاب به دولت‌های ترامپ و بایدن، به جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در کنگره و به رسانه‌های آمریکا باید گفت: تاریخ به خاطر بمب‌هایی که بر سر مردم ریختید، رأی‌هایی که دادید و دروغ‌هایی که گفتید، شما را قضاوت خواهد کرد. میراثتان ننگین است و وقتی گردوغبار غزه فرونشیند و پیکر بی‌گناهان از زیر آوار بیرون کشیده شود، آن‌چه از شما بر جای می‌ماند، نه «دفاع از متحد»، نه «مبارزه با تروریسم»، که شراکت بی‌وقفه در نسل‌کشی و همدستی در جنایت است.
 
  یادداشت مترجم
 
  مهدی حسن، روزنامه‌نگار و تحلیلگر برجسته‌ی بریتانیایی-پاکستانی و بنیان‌گذار و سردبیر شرکت رسانه‌ای زیتو Zeteo است. او سابقه همکاری با رسانه‌هایی مانند الجزیره Al Jazeera English و اینترسپت The Intercept را دارد و به سبب تحلیل‌های صریح، مستند و بی‌پرده‌ درباره سیاست جهانی و بحران‌های انسانی شهرت یافته است.
 
  حسن با تمرکز بر عدالت، حقوق بشر و مسئولیت اخلاقی دولت‌ها، به‌ویژه در مسائل فلسطین و غزه، نقدی شفاف و مستدل از قدرت‌های سیاسی ارائه می‌دهد. سیاق تحلیل‌اش تلفیقی است از ژورنالیسم تحقیقی، مستندسازی و رویکردی اخلاق‌محور که عمیق و روشنگرانه است.
 
   پس از پذیرش آتش‌بس شصت‌روزه از سوی حماس در آگوست ۲۰۲۵، غزه وارد مرحله‌ای حساس و تعیین‌کننده شد. این توافق که با میانجی‌گری مصر، قطر و حمایت ایالات متحده حاصل شد، شامل توقف موقت درگیری‌ها، آزادیِ بخشی از گروگان‌ها و تبادل زندانیان فلسطینی است و می‌تواند نخستین گام به سوی کاهش تنش‌ و آغاز گفت‌وگوهای صلح باشد. تصمیم حماس برای پذیرش آتش‌بس، نتیجه فشارهای دیپلماتیک فزاینده از سوی کشورهای عربی، اعتراضات داخلی و فشار افکار عمومی در غزه است.
 
  با این حال، وضعیت انسانی در این منطقه کماکان بحرانی و هشداردهنده است. از آغاز جنگ در اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۶۲ هزار فلسطینی جان خود را از دست داده‌اند و بخش‌های وسیعی از نوار غزه به ویرانه‌ مبدل شده است. کمبود شدید مواد غذایی، آب آشامیدنی و برق، همراه با شیوع گسترده بیماری‌ها، زندگی روزمره را برای ساکنان غیرممکن ساخته و بحران انسانی عمیقی را رقم زده است.
 
  حماس درحالی به آتش‌بس پاسخ مثبت داده که موضع رسمی اسرائیل هنوز نامشخص است. برخی مقامات خواستار آزادی همه گروگان‌ها پیش از پایان درگیری‌ها هستند اما گروه‌های راست‌گرای افراطی با این توافق مخالف‌اند و تهدید به بی‌ثباتی دولت نتانیاهو کرده‌اند. این ناپایداری سیاسی در اسرائیل می‌تواند پایداری آتش‌بس را با چالش‌های جدی مواجه کند.
 
  فشارها و اعتراضات مردمی علیه جنگ در غزه ادامه دارد، حمایت عمومی از حماس کاهش یافته و مطالبات گسترده برای پایان جنگ، بازسازی مناطق آسیب‌دیده و بهبود شرایط انسانی، هر روز پررنگ‌تر می‌شود. بسیاری از شهروندان غزه انتظار دارند آتش‌بس، فرصتی برای آغاز بازسازی و بازگشت نسبی به زندگی عادی باشد، نه صرفاً توقف موقت خشونت‌ها.
 
  آتش‌بس شصت‌روزه فرصتی نادر برای کاهش فوری خشونت و تخفیف رنج انسانی فراهم آورده است، اما چالش‌های بنیادین همچنان پابرجا هستند. بازسازی زیرساخت‌ها، تضمین امنیت غیرنظامیان، آزادی گروگان‌ها و رسیدگی به بحران انسانی، نیازمند اراده سیاسی جدی طرفین و حمایت فعال جامعه بین‌المللی است. آینده غزه شکننده و نامطمئن است و نتیجه نهایی، در گرو تعامل پیچیده بازیگران داخلی و بین‌المللی است.
 
  تاریخ شهادت خواهد داد که دولت‌های ایالات‌متحده به سرکردگی ترامپ و بایدن، با هم‌صدایی کنگره و رسانه‌هایش، نه در مقام بازدارندگان فجایع، که در نقش تسهیل‌گران نسل‌کشی ظاهر شدند. غزه در حافظه آیندگان نه صرفاً جغرافیای مصیبت انسانی، که نمادی از سقوط اخلاقی و شکست وجدان جهانی خواهد بود.
 
  این فاجعه در تاریخ نه با اعداد و آمار، که با معنای اخلاقی‌اش زنده خواهد ماند؛ معنایی که به آیندگان هشدار خواهد داد چگونه سیاست، از حقیقت و انسانیت تهی می‌شود و به ابزار جنایت بدل می‌گردد.
 
  مهدی حسن با شجاعتی کم‌نظیر، بر یکی از تاریک‌ترین و جنجالی‌ترین فصول قرن بیست‌ویکم دست گذاشته اسا: نسل‌کشی فلسطینیان در غزه و همدستی آشکار و پنهان ایالات متحده در این فاجعه. 
 
  او بی‌آنکه به پرده‌پوشی متوسل شود، دولت‌های دمکرات و جمهوری‌خواه، رسانه‌ها و نهادهای آمریکایی را متهم می‌کند که به‌جای ایستادن در برابر جنایت، به ابزار استمرار آن بدل شده‌اند.
 
  او می‌گوید تاریخ شهادت خواهد داد که دولت‌های ایالات‌متحده به سرکردگی ترامپ و بایدن، با هم‌صدایی کنگره و رسانه‌هایش، نه در مقام بازدارندگان فجایع، که در نقش تسهیل‌گران نسل‌کشی ظاهر شده‌اند. غزه در حافظه آیندگان نه صرفاً جغرافیای مصیبت انسانی، که نمادی از سقوط اخلاقی و شکست وجدان جهانی است. این فاجعه در تاریخ نه با اعداد و آمار، که با معنای اخلاقی‌اش زنده خواهد ماند و به آیندگان خواهد گفت روزگاری سیاست، از حقیقت و انسانیت تهی شد و به ابزار جنایت بدل گشت.
 
  نقطه قوت برجسته مقاله، اتکای آن به اسناد و شواهد عینی است: از اعترافات ژنرال بازنشسته ییتزاک بریک گرفته تا گزارش‌های نهادهای معتبر حقوق بشری. چنین استنادی، تحلیل حسن را از سطح داوری شخصی فراتر می‌برد و آن را به سند تاریخی مبدل می‌کند. افزون بر این، تأکید او بر نقش کنگره و رسانه‌های آمریکا نشان می‌دهد نسل‌کشی غزه صرفاً حاصل اراده اسرائیل نیست و شبکه‌ای از همدستی سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای در میان است.
 
  با این حال، نویسنده بیش از اندازه بر نقش ایالات متحده متمرکز است و کمتر به لایه‌های عمیق‌تر و ریشه‌دار بحران، از زمینه‌های تاریخی اشغال و استعمار گرفته تا ساختارهای اقتصادی و ژئوپلیتیک منطقه می‌پردازد. اگر این لایه‌ها برجسته‌تر می‌شدند، متن از سطح نقد سیاسی روزمره به تحلیلی جامع‌تر و تاریخ‌محور ارتقا می‌یافت.
 
  حسن زبانی تند و صریح دارد که خواننده را تکان می‌دهد و به پرسش از مسئولیت اخلاقی فرا می‌خواند. این لحن می‌تواند در برخی مخاطبان واکنش دفاعی برانگیزد، اما در ژورنالیسم تحقیقی، چنین قاطعیت و بی‌پرده‌گویی، مشروع و ضروری است. نثر او روان و منسجم است و با ضرباهنگی متعادل میان جملات کوتاه و بلند، خواننده را تا پایان همراه می‌کند.
 
  نوشته مهدی حسن صرفاً یک مقاله نیست؛ سندی است در محکمه تاریخ که سیاست‌های مزورانه آمریکا و اسرائیل را افشا می‌کند و وجدان جهانی را به محاکمه می‌کشاند. تحلیل ساختاری بحران می‌توانست ژرف‌تر باشد، اما صراحت، اتکا به مستندات و لحن جسورانه، مقاله را به متنی اثرگذار و ماندگار بدل کرده است که خواننده را وا‌می‌دارد درباره حقایق بیرونی و جایگاه اخلاقی‌اش در برابر یکی از هولناک‌ترین فجایع کنونی بازاندیشی کند.
برچسب ها: گاردین ، مهدی حسن ، غزه
ارسال به دوستان
چرا عربستان از میزبانی بازی‌های زمستانی آسیا کنار می‌کشد؟ آمریکا به طور رسمی تحریم‌های سوریه را لغو کرد سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت در فرمول یک؟ چالش‌های نسل جدید خودروها مشخص شد اینتر به دنبال فروش طارمی؛ مهاجم ایرانی فرصت کمی برای یافتن تیم دارد پدیده ۲۰ ساله بوکس، رقیبش را در یک دقیقه ناک‌اوت کرد؛ آیا ایتائوما رکورد مایک تایسون را می‌شکند؟ ثبت 2 یوزپلنگ ایرانی در پارک ملی توران ورزشگاه پارس شیراز میزبان تاریخ‌سازی؛ ورود بانوان و استفاده از VAR برای اولین بار در فارس سند همکاری ورزشی ایران و تاجیکستان امضا شد رازهای ناگفته نابغه؛ سفری به اعماق ذهن نیکولا تسلا ترکیب پرسپولیس و سپاهان مشخص شد؛ نیازمند مقابل تیم سابقش بازی می‌کند شهردار شیکاگو خطاب به ترامپ: نمی‌ترسیم و تسلیم نخواهیم‌شد اخاذی مادر و پسر فالگیر در فضای مجازی بازگشت تاریخی «رئیس‌جمهور»؛ بوکسور ۵۲ ساله به دنبال قهرمانی جهان است وزیر میراث‌ فرهنگی: اگر ما در ۴ دهه گذشته نتوانسته‌ایم زیست شرافتمندانه را برای مردم فراهم کنیم نقطه ضعف حاکمیت است هواداران سپاهان با چاپ دلار نیازمند از او استقبال کردند (+عکس)